اگر مسئوليت تدوين استراتژي سئو يك شركت به دوشتان باشد، احتمالا در حال ارزيابي كلمات كليدي هستيد تا مشخص شود روي كدام يك از آنها بايد تمركز داشته باشيد. مبحثي كه اين روزها بسيار باب شده است، موضوع كلمات كليدي Long tail يا چنان كه در فارسي به كار ميرود، كلمات كليدي طولاني است. بسياري از حرفهايهاي دنياي سئو از مفهوم Long tail برداشت اشتباهي دارند و آن را مستقيما با تعداد كلمات مرتبط ميدانند اما اين برداشت كاملا دقيق و صحيح نيست.
اگر ميخواهيد با معناي دقيق اين اصطلاح آشنا شويد، با ما همراه باشيد.
اگر مسئوليت تدوين استراتژي سئو يك شركت به دوشتان باشد، احتمالا در حال ارزيابي كلمات كليدي هستيد تا مشخص شود روي كدام يك از آنها بايد تمركز داشته باشيد. مبحثي كه اين روزها بسيار باب شده است، موضوع كلمات كليدي Long tail يا چنان كه در فارسي به كار ميرود، كلمات كليدي طولاني است. بسياري از حرفهايهاي دنياي سئو از مفهوم Long tail برداشت اشتباهي دارند و آن را مستقيما با تعداد كلمات مرتبط ميدانند اما اين برداشت كاملا دقيق و صحيح نيست.
اگر ميخواهيد با معناي دقيق اين اصطلاح آشنا شويد، با ما همراه باشيد.
كلمه كليدي Long tail يعني چه؟
مفهوم Long tail زماني رايج شد كه كتاب The Long Tail: Why the future of business is selling less of more اثر كريس اندرسن به چاپ رسيد.
هدف گرفتن كلمات كليدي طولاني يكي از تكنيكهاي سئو است زيرا رتبه گرفتن با آنها آسانتر است و ضمنا اين نوع كلمات، ترافيك هدفمندتري را به سمت سايت ميآورند. در مورد كلمات كليدي كوتاه رقابت سنگيني وجود دارد و معمولا قصد كاربر از جستوجوي آنها روشن نيست. براي مثال وقتي كاربري كيورد رژيم غذايي را جستوجو ميكند، مشخص نيست منظورش چه نوع رژيمي است. رژيم چاقي؟ رژيم لاغري؟ رژيم سلامتي؟ و …
اما وقتي كاربري اين عبارت را سرچ ميكند: رژيم پر پروتئين براي كاهش وزن، منظورش كاملا مشخص است. در اين حالت تعداد مطالبي كه گوگل در اين رابطه پيدا ميكند كمتر است اما آن مطالب بيشترين ارتباط را با خواسته كاربر دارند و او ميتواند سريعتر به نتيجه دلخواهش برسد.
ما هم در وبنا از اين روش استفاده كردهايم. مثلا به جاي كليدواژه سئو لينكدين، بهينه سازي پروفايل لينكدين را به كار برديم كه يك كلمه كليدي Long tail محسوب ميشود، دقيقتر است و ترافيك هدفمندتري را به سايتمان هدايت ميكند.
عقيده رايج اين است كه اصطلاح Long tail، در فارسي دم دراز، به اين دليل انتخاب شده كه اين نوع عبارتهاي كليدي شامل تعداد كلمات بيشتري ميشوند.
معمولا عبارات كليدي با حجم جستوجوي كمتر، تعداد كلمات بيشتري دارند. در نتيجه، تعريف Long tail در طول زمان تغيير يافت و مردم آن را با تعداد واژگان مورد استفاده در عبارت و نه حجم جستوجو، مرتبط دانستند.
منحني تقاضاي جستجو
بر اساس منحني تقاضا، 70 درصد از جستوجوهاي آنلاين شامل كلمات كليدي Long tail ميشود. اين يعني كيوردهاي پرطرفدار و پررقابتي كه سازمانها به اشتباه روي آنها تمركز ميكنند، تنها 30 درصد از حجم كلي جستوجوها را به خود اختصاص ميدهند.
براي روشن شدن موضوع، عبارات زير را در نظر بگيريد:
- Gym bag
- Sports bag
- Small gym bag
- Gym bag for men
- Gym bag for women
اگر بر اين باور باشيد كه تعداد كلمات به طور مستقيم با حجم جستوجو مرتبط است، فكر ميكنيد عبارات بالا به ترتيب فهرست شدهاند. اما اگر به حجم جستوجوي مربوط به هر يك از اين عبارات را به دقت بررسي كنيم، ميبينيم كه ترتيبشان عوض ميشود:
- Gym bag
- Gym bag for women
- Small gym bag
- Sports bag
- Gym bag for men
منحني تقاضاي جستوجو اين جا يك شكاف جدي را بين كلمات كليدي كوتاه و كلمات كليدي Long tail نشان ميدهد. كيوردهاي هر زمينه ديگري را نيز بررسي كنيد، به همين شكاف برميخوريد. يك بار ديگر اين مسئله ثابت ميكند Long tail مترادف تعداد بيشتر كلمات در عبارت كليدي نيست و به حجم جستوجو برميگردد.
چرا بايد از كلمات كليدي Long tail استفاده كنيم؟
در اين جا پاي مفهوم نيچ ماركتينگ يا بازاريابي گوشهاي به ميان ميآيد. اين مفهوم يعني به جاي ارائه محصول محبوب براي تمامي بخشهاي بازار، خدمات و محصولاتتان را به بخش كوچكي از بازار، با مشتريان و نيازهاي خاص ارائه كنيد. به اين صورت زمينه فعاليتتان تخصصيتر ميشود و با رقابت كمتري نيز مواجه ميشويد.
اين در واقع مدل بازاريابي جديد است. امروزه فروشگاهها به جاي تمركز بر ارائه يك محصول محبوب كه اكثريت مشتريان آن را بخواهند، تعداد زيادي محصول خاص براي مشتريان خاص ارائه ميكنند. در نهايت مجموع فروش اين محصولات خاص بيشتر ميشود. اين همان بخش Long tail منحني تقاضا است كه 70 تا 80 درصد سهم بازار را به خود اختصاص ميدهد.
اگر يك نيچ (بخش كوچك و ويژهاي از بازار) حجم جستوجوي صد هزارتايي داشته باشد و شامل هزار كلمه كليدي بشود، 20 تا 30 درصد آنها را كلمات كليدي كوتاه و 70 تا 80 درصد باقيمانده را كلمات كليدي بلند تشكيل ميدهند.
مدتي پيش كمپاني Hitwise پژوهشي انجام داد و در آن 14 ميليون اصطلاح جستوجو شده را در يك بازه زماني سه ماهه بررسي كرد. پس از اين كه هزار مورد ابتداي فهرست مشخص شدند، نتيجه زير به دست آمد:
«اگر انحصار هزار عبارت كليدي اول در تمامي موتورهاي جستوجو در دست شما باشد، كه البته غير ممكن است، باز هم 89.4 درصد ترافيك جستوجو را از دست ميدهيد.»
به طور خلاصه، براي بهبود عملكرد در زمينه سئو ، بايد تمركز خود را بر 70 تا 80 درصد از كلمات كليدي كه در بخش دم منحني تقاضاي جستوجو قرار دارند بگذاريد.
به نمونههاي زير توجه كنيد. اينها نشان ميدهند كه يك عبارت كليدي كه سه كلمه يا بيشتر دارد، ميتواند بيشترين تعداد جستوجو را به خود اختصاص دهد. به همين ترتيب يك كليدواژه تك كلمهاي و كوتاه نيز ميتواند در قسمت دم منحني تقاضاي جستوجو قرار بگيرد.
چگونه از كلمات كليدي Long tail استفاده كنيم؟
داشتن يك استراتژي كلمات كليدي جامع و صحيح، ميتواند موفقيت بينظيري براي كسبوكارتان به وجود آورد. به جاي اين كه وقت، انرژي و سرمايه خود را براي كلمات كليدي پررقابت هدر بدهيد، روي بخشهاي كوچكتر بازار تمركز كنيد. يعني كلمات كليدي كه حجم جستوجوي كمتر و نرخ تبديل بيشتري دارند.
- فهرستي از كلمات كليدي موجود در زمينه كاري خود تنظيم كنيد. منظور كلمات كليدي طبيعي است. كلماتي كه كاربران نيازهاي خود را با استفاده از آنها سرچ ميكنند.
- حجم جستوجوهاي هر يك را پيدا كنيد.
- كلماتي را كه در قسمت دم منحني تقاضا قرار ميگيرند پيدا كنيد و روي آنها سرمايهگذاري كنيد.
- به اين ترتيب ترافيك كمتر اما هدفمندتري به دست ميآوريد.
جمعبندي
چنان كه گفتيم، كلمات كليدي Long tail بيش از 70 درصد منحني تقاضاي جستوجو را تشكيل ميدهند و به همين دليل هدف گرفتن آنها كاملا منطقي است. Long tail حوزهاي است كه در آن رقابت كمتر و سود بيشتري وجود دارد و بسياري از كمپانيها در جهان روي آن سرمايهگذاري ميكنند.
منبع: